معرفی وبلاگ
ره بهشت خود دشوار نیست***تو خود گویی که دشوار چیست
آرشیو
طراح قالب
Tebyan
خرمشهر
جمعه سوم 3 1392

فتح خرمشهر فتح خاك نيست********فتح ارزش هاي اسلام است


برچسب ها :
اي دل....
چهارشنبه اول 3 1392

برچسب ها :

*امام جواد (ع) : كسي كه به سخن گوينده‌اي گوش فرا دارد با اين عمل وي را بندگي كرده است. اگر گوينده سخن از خدا مي‌گويد او خدا را بندگي كرده و اگر ناطق ( سخن گو ) از زبان شيطان و افكار شيطاني سخن مي‌گويد ، شيطان را بندگي نموده است. الحديث جلد 2 صفحه 129

* امام جواد (ع) : از رفاقت با شرور بپرهيزيد كه مانند شمشير ظاهري خوب و اثري بد دارد . الحديث جلد 3 صفحه 234

*امام جواد (ع) : مباش در آشكارا دوست خدا و در پنهاني دشمن خدا { كه در حضور مردم عبادت كني و در هنگام خلوت و تنها بودن معصيت كني }. انوارالبهيه صفحه291

* امام جواد (ع) فرمودند : هر كس در كارى حضور داشته باشد ولى آن را ناپسند دارد مانند كسى است كه در آن كار حضور نداشته است و هر كس در كارى حضور نداشته باشد ولى به آن كار رضايت دهد مانند كسى است كه خود در آن كار حضور [و شركت‏] نموده است‏. تحف العقول-ترجمه حسن زاده، صفحه 826

 

برچسب ها :
دو دختر
چهارشنبه بیست و پنجم 2 1392

دو دختر
دو نفر بودند .

دو تا دختر كه توي حوض خالي ميدان شهيد مطهري سنگر گرفته بودند . دور و برشان پر بود از نيرو اما نه خودي .
هيچ كاري نمي شد براي شان كرد . خرمشهر تقريبا افتاده بود دست عراقي ها . حلقه ي محاصره ي ميدان مطهري تنگ تر مي شد .
رفتيم پشت بام يك ساختمان .
دو نفر بودند . دو تا دختر كه راه عراقي ها را آن همه مدت سد كرده بودند . فشنگ هاشان هم تمام شده بود گويا .
خون خونمان را مي خورد بايد براي شان كاري مي كرديم .
عراقي ها ديگر شليك نمي كردند .
مي خواستند بگيرندشان، زنده !
ديگر رسيده بودند به ميدان كه دو تا صدا آمد .
تق ...
تق...
لوله هاي تفنگ را گرفته بودند سمت هم ديگر . آن ها دو نفر بودند .
دو تا دختر كه توي حوض خالي ميدان مطهري دراز كشيده بودند.

منبع : كتاب پرنيان
برگرفته از وبلاگ و ما أرسلناك إلّا رحمة للعالمين



برچسب ها :
شهيد حاج اكبر آقا بابايي
چهارشنبه هجدهم 2 1392

عزيزانم بدانيد كه دفاع از ولايت فقيه و مقام معظم رهبري حضرت آيت الله العظمي خامنه اي دفاع از علي (ع) و فرزندان اوست و اين محقق نمي شود جز با تلاشي صادقانه در اجراي اوامر بر حق ايشان. عزيزانم بدانيد كه دشمنان قسم خورده انقلاب وقتي مايوس مي شوند كه بدانند شما مردانه در پشت سر رهبر و قائد خود ايستاده ايد و از او پيروي مي كنيد.

عزيزانم بدانيد دشمنان اسلام با بهره گيري از زر و زور در پي آنند كه شما را از گذشته درخشان خود مايوس سازند و شما را به سمت دنياي پر از نيرنگ خود كشانده و از ميسر حق جدا سازند.


برچسب ها :
خون شهيد...
چهارشنبه هجدهم 2 1392

برچسب ها :

مي خواست بره و بچه ها منتظرش بودن...
حس عجيبي داشت، انگار مي دونست اين دفعه برگشتني نيست!
اضطراب داشت كه چجوري با مادر خداحافظي كنه...
با خودش مي گفت: «يعني الان چي مي خواد بگه، من كه طاقت ندارم بشنوم...»
فكر مي كرد الان قراره بشنوه كه پسرم زود برگرد! من رو تنها نذار و زود به زود بهم زنگ بزن و...
بالاخره دلش رو زد به دريا و رفت جلو، دست مادر رو بوسيد و از زير قرآن ردش كرد...
منتظر شنيدن شد كه يه دفعه مادر گفت:
«خداحافظ پسرم، سلام من رو به حضرت زهرا(س) برسون»


برچسب ها :
شهيد حسن تهراني مقدم
دوشنبه شانزدهم 2 1392

رفته بوديم براي بازديد از موشك هاي فوق پيشرفته ي روسي.
وقتي بازديدمون تموم شد، حسن رو كرد به كارشناس موشكي روسيه و گفت:"اگه ميشه فن آوري اين موشك رو در اختيار ما قرار بديد!"
ژنرال ها و كارشناسان روسي خنديدند و گفتند:" امكان نداره. اين فن آوري فقط در اختيار كشور ماست".

....


برچسب ها :
روز مادر مبارك
چهارشنبه یازدهم 2 1392

چند ساليست روز مادر،خودش براي خودش كادو ميخرد…
و هر طور شده خودش را به پسرش ميرساند…
كادو را به او ميدهد و با لبخند از او تشكر ميكند و كادو را از دستان پسرش ميگيرد…
به همين لبخند هاي عاشقانه بسنده ميكند…
مادر شهيد را مي گويم…
روز مادر مبارك
براي شادي روح شهدا صلوات...

برچسب ها :
بوي كباب...
يکشنبه هشتم 2 1392

حساسيت داشت به بوي كباب،
حـالــش خيـلي بد مي شـد...
يك بار خيلي اصرار كرديم كه چرا؟

گفت : اگر در ميان مين بودي و به خاطر اشتباهي چاشني مين فسفري عمل مي كرد
و دوستت براي اين كه معبر و عمليات لو نرود،
آن را مي گرفت زير شكمش و ذره ذره آب مي شد و حتي داد نمي زد
و از ايــن ماجــرا فقط بوي گوشت كبــاب شده تـوي فضـا مي ماند...

تو به اين بو حساس نمي شدي ؟ !!!

برچسب ها :
حسيـــن......حسيـــن....
يکشنبه هشتم 2 1392

داشت رو زمين با انگشت چيزي مي نوشت رفتن جلو ديدن چندين متر صدها بار نوشته حسيـــن......حسيـــن....حســـين...... طوريكه انگشتش زخم شده !
ازش پرسيدن:حاجي چكار ميكني ؟؟ گفت: چون ميسر نيست من را كام او ....... عشق بازي ميكنم با نام او ...... (خاطره اي از شهيد پازوكي)

برچسب ها :
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 231091
تعداد نوشته ها : 380
تعداد نظرات : 43

پیج رنک گوگل
Rss