حجابـــــــ بر صورتـــــــ هر كسي كه مينشيند
.
بر سيرتش هم ، جا خــــــوش ميكند
.
اگر هم جنسش باشد ...
رفقا بياين احترام به والدين رو از شهدا ياد بگيريم
مادر شهيد حسن باقري مي گفت: حسن خيلي تند و تيز راه مي رفت
اما هر وقت با من راه مي يومد ، آروم قدم بر ميداشت كه از من جلوتر راه نرود...
اونا كجا ، ما كجا؟!
اونا جلو مادرشون راه نمي رفتن ، من صدام رو روي مادرم بلند مي كنم
شهيد ماهاني با اينكه يه دستش قطع شده بود توي خونه رخت مي شست
وقتي مادرش اعتراض مي كرد ، با ادب مي گفت:
مادر! من خجالت مي كشم توي خونه باشم و شما كار كنيد...
اونا منتظر بودند كه پدر و مادرشون كاري ازشون بخواد تا انجام بدهند ،
اما من از زير خواسته هاي پدر و مادرم فرار ميكنم
بچه ها ! آدم زماني به جايي مي رسه كه دعاي پدر و مادرش پشت سرش باشه
بيايم مثل شهدا بشيم
بيايم به پاس زحمتايي كه پدر و مارمون براي ما كشيدن ، نوكري شون رو كنيم
بخدا زندگيمون نوراني ميشه ...
شهيد مصطفي احمدي روشن روز ۲۱ دي ۱۳۹۰ ساعت 8:20 صبح در تهران، ميدان كتابي، خيايان گل نبي بر اثر انفجار بمب مغناطيسي به شهادت رسيد. ايشان فارغ التحصيل رشته مهندسي شيمي دانشگاه صنعتي شريف بودند . سمت معاون بازرگاني سايت هسته اي نطنز را نيز عهده دار بودند.
بابا آب داد
بابا ؟خانم معلمم دعوام كردچون مشقامو ننوشته بودم...آخه ميخواستم به حرف تو گوش كنم كه هميشه ميگفتي دخترنازم دروغ نگي...
بابايي آخه اگه مشقمو مينوشتم دروغ ميشد...
همش" بابا آب داد بود"
منتظر بودم تا بياي و مشقامو بنويسم...
نه اينطوري:
امام علي - عليه السّلام - فرمود: شكرگزاري مومن در كردار او آشكار مي شود و شكرگزاري منافق از زبانش فراتر نمي رود.«غرر الحكم، ح 5662»
شهدا؛
دعا داشتند، ادعا نداشتند؛
نيايش داشتند، نمايش نداشتند؛
حيا داشتند، ريا نداشتند؛
رسم داشتند، اسم نداشتند ...
ديروز پشت خاكريز بوديم و امروز در پناه ميز!
ديروز دنبال گمنامي بوديم و امروز مواظبيم ناممان گم نشود.
جبهه بوي ايمان مي داد و اينجا ايمانمان بو مي دهد...